قسمتی از مقدمه مقاله
میتوان سال ۱۲۸۶، یعنی زمان تشکیل اولین کلاسهای اکابره را سرآغاز فعالیتهای سوادآموزی دانست. برنامههای سوادآموزی ایران در طی سالهای ۱۳۱۵ تا ۱۳۵۰ را میتوان سه مرحله دانست. در ابتدا سوادآموزی تنها با هدف کاستن از تعداد بی سوادان و بدون توجه به ملاحظات اقتصادی-اجتماعی بود. دراین دوره که از سال ۱۳۱۵ تا ۱۳۴۱ ادامه داشت، پیوند بین آموزش ابتدایی و بزرگسالان گسسته بود.
در مرحله دوم یعنی در دوره ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۳ سوادآموزی به عنوان ابزاری برای تحقق اهداف توسعه وعمران کشور تلقی شدهاست. تاسیس سپاه دانش در سال ۱۳۴۱ نیز ظاهرأ با همین هدف صورت گرفتهاست.
مرحله سوم خصوصیات خاصی دارد که مهمترین آن تشکیل سازمان جهانی به نام «کمیته بینالمللی پیکار جهانی با بی سوادی» میباشد. در این مرحله، اثرات اقتصادی سواد مورد توجه قرار گرفت و تشکیلات سوادآموزی متحول شد. فعالیت کمیته ملی پیکار با بی سوادی تا سال ۱۳۴۹ بیشتر در اجرای برنامههای آموزشی خلاصه میشد. تجربیات حاصل از اجرای برنامههای سوادآموزی در این دوره اتخاذ این راهبرد را، که امور اجرایی برنامههای سوادآموزی به ادارات و سازمانهای دولتی واگذار شود و کمیته ملی پیکار با بی سوادی در نقش برنامه ریز و طراح طرحهای اجرایی و نیز تدبیر امور سوادآموزی فعالیت نماید، ضرورت بخشید. لکن، تمام این تدابیر نتایج مورد انتظار را به دست نیاورد و با وجود افزایش نرخ سواد، تعداد بی سوادان همچنان افزایش یافت.
له وه ی که سه ردانی ما لپه ری زمزیران تان کر د سپا سو ده که ین